تلاش پس از تلاش و سپس تلاش

سلام

سلام از یه زندگی که ختم به خوبی نمیشه مگر با تلاش و کوشش خودمون

این روزا در یه لوپ و تکراری افتاده ام که بهتره بگم چند سال گرفتارش هستم

امیدوارم خدا بهترین ها را برامون مقدر کرده باشه

یه وقتایی حسابی دلتنگ میشم

چقدر آینده ترسناک میشه وقتی حس کنم که قرار نیست هیچ اتفاقی بیفته 

و چقدر دلم خوشه به لطف خدا و اینکه پایان شب سیه سپید است

خدایا خودت کمک کن

 

و اینکه کاش منم جزو از دست رفته های جنگ بودم ..... حیف و صد حیف

امیدوارم این نوع عاقبت بخیری سراغ ما هم بیاید.

  • مهر بانو
  • شنبه ۸ تیر ۰۴

4 تیرماه 1404

سلام

یه ربع مونده از این روز

روزی که خیلی دوست داشتمش از دور

و وقتی نزدیک شد چیز خاصی نداشتم برای خاطره سازی و ماندگاریش

بنظرم این روزها نیستن که نمیتونن ظرفیت خاطره سازی رو برای ما ایجاد کنن

این ما هستیم که باید با حس و حالمون روزمون رو خاطره سازی کنیم تا برامون برای همیشه در قلبمون رند باقی بمونن

امروز سالگرد ازدواج مادر و پدرمه

از رندی تاریخ همین ما را بس.

  • مهر بانو
  • چهارشنبه ۵ تیر ۰۴

خدایا عاشقتم

امروز به این فکر رسیدم که وقتی چیزی از دست میدیم چقدر دردناکه و ناراحت کننده حالا میخواد در حد از دست دادن پول زحمت کشیده مون باشه یا از دست دادن سلامتی و یا از دست دادن عزیز

اینکه دیگه بهش دسترسی نداریم به چشم ما میشه از دست رفتن

و امروز عصر به این رسیدم چرا ما نگران از دست دادن خدای خودمون نیستیم؟ خیالمون تخت هست که همیشه هوامون رو داره همیشه هم ازش طلبکاریم و نیازمندیم بهش

و او هم بخشش داره و محبت 

و واقعا به این فکر افتادم خدا خالق همه ی این چیزای کوچیک دور و بر ماست که میان و میرن حالا میخواد سلامتی باشه پول باشه عزیز باشه یا حتی یه عشق

وقتی خودش خلق کرده و برامون میفرسته حتما قدرت اینو داره یکی مثل خودش و حتی از این بهترش هم نصیبمون کنه 

چرا به خدا ایمان واقعی نداریم؟ خودمو میگم اصلا. چرا من یادم میره خدا خودش هر چی که دارم رو بهم داده 

حالا الان به جای شکر و استفاده از همین نعمت های تک به تک نشستم به درگاهش باز چیزای بیشتری میخوام که این همون روحیه سیرنشدگی ما انسان هاست

اما وسط همین خواستن ها ایمان بیارم به بزرگی خودش 

ایمان بیارم به حضورش در تک تک لحظه ها که منو تنها نمیزاره

ایمان بیارم به اینکه هررر چی دارم خودش داده بهم و چرا نگرانم برای اضافه و کم شدنشون؟

 

 

 

 

خدا خودش بخواد بهترینه برام 

فقط کافیه خودش بخواد

و اونم میگه ای بنده تو از من بخواه فقط منو صدا بزن

چقدر دوستمون داره که میخواد بهانه ای باشه برا صدا زدن

خدایا عاشقتم

  • مهر بانو
  • دوشنبه ۱۶ ارديبهشت ۰۴

میخواهم رد شوم

سلام

میخواهم رد بشم از این روزها

میخوامهمون رودی بشم که در جریان است

و این بهترین هست

آبی که در جریانه هیچ وقت تموم نمیشه

اما اگه یه جا بمونه خسته بشه خشک میشه یا حتی میگنده

میخوام جریان پیدا کنم 

  • مهر بانو
  • شنبه ۱۴ ارديبهشت ۰۴

کودک نوپا

مثل طفلی شده ام حساس و زودرنج و تنها

که چسبیدم به دیگران و گاه بغل خدا

از شدت دلشکستگی ها 

صدای آهنگین خرده های شکسته منو نوازش میدن 

و گاه زخم های جدیدی میزنن بهم

من مانده ام و زخم هایی که مرهم میکنم با آب چشمانم

  • مهر بانو
  • پنجشنبه ۵ ارديبهشت ۰۴
هر چه فکرش را کنی
زندگی در حرکت است.
زمان در حرکت است.
مجالی برای درنگ نیست
برخیز و درجریان باش
همچو آب زلال در شعر سهراب