سیاه مثل ذغال

سیاه و تلخ

مثل اسپرسو

مثل قهوه هایی که هیچ وقت تلخیشونو دوست نداشتم.تنهایی هایی که تلخیش از اسپرسو دوبل هم بیشتره برام. سخت و پیچیده. بی امان. در بند. 

این روزها به سر نمی آید مگر با یک تلخی دیگر. 

تلخی های زندگی من فقط رنگ عوض می کنند. 

باز هم خدا رو شکر که مرگ را آفرید تا دلخوش باشم به رفتنی از این دنیای جهنمی.