مثل طفلی شده ام حساس و زودرنج و تنها
که چسبیدم به دیگران و گاه بغل خدا
از شدت دلشکستگی ها
صدای آهنگین خرده های شکسته منو نوازش میدن
و گاه زخم های جدیدی میزنن بهم
من مانده ام و زخم هایی که مرهم میکنم با آب چشمانم
مثل طفلی شده ام حساس و زودرنج و تنها
که چسبیدم به دیگران و گاه بغل خدا
از شدت دلشکستگی ها
صدای آهنگین خرده های شکسته منو نوازش میدن
و گاه زخم های جدیدی میزنن بهم
من مانده ام و زخم هایی که مرهم میکنم با آب چشمانم
قطعا آغوش خدا به روی همه بازه اونقدر که هیچ کس مزاحم کس دیگه نمیشه، به آغوش خدا برو، به اونجا دل ببند و اونجا عاشق شو
آفرین که فهمیدی
الان مهمه
وگرنه همه اشتباه میکنند